-
زود رفتن زَوال ندارد . ( زَوال به معنی آفت و بلا )
-
خَرِ مردمُ باید ییلایی سوار شد ( ییلایی به معنی یک طرفه نشستن - یِوَری )
-
سگ از کُله گرم نَمیجَه ( کُله به معنی خانه سگ - نَمیجَه به معنی فرار کردن )
-
خََرش رفته پی تَخته ( خرش به معنی اُلاغش - کنایه به کسی که کارش تمام شده )
-
سایه خُفت دَسخالَش هِی تیزَ ( سایه خفت به معنی کسی که همیشه در سایه درختان می خوابد - هی به معنی همیشه - دسخاله به معنی داس - کنایه به آدم تنبل است)
-
کَک به تومّان ( کک نوعی حشره ریزاست که وقتی داخل لباسهای کسی میرود طرف را حول و ولا بر می دارد- تومان به معنی شلوار است - کنایه به آدمی که دست پاچه شده )
-
گوساله تو منال (منال به معنی گله گوسفند - کنایه به بی نظمی و ناهماهنگی است )
-
طلا که پاکه چه منت از خاکه. (کنایه به دزد ودست کج نبودن را می رساند)
-
حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی(کنایه از زحمت وخرج کردن برای کسی که قدر شناس نباشد)
-
موش تو سوراخ نمی رفت جارو به دمش بست. (کنایه به کسی که در بین مردم جایگاهی ندارد ولی خودش را خیلی بزرگ می پندارد)
-
گربه قنج نکن (کنایه از صحبتی نکن که باعث درد سر شود)
-
جوجه را آخر پاییز می شمارند (کنایه از نتیجه کار آخر مشخص می شود)
-
عروسی بز ورقص غلاغ غلاغ = یعنی کلاغ (کنایه از دو تاموضوع که به هم ربطی ندارند)
-
آب دوغ که فوت نمی خواد (کنایه از کار بیهوده کردن)
-
کوهی اومده دهی رو در بیاره کوهی= کسی در کوه زندگی می کند . دهی = کسی که در ده زندگی می کند (کنایه از کسی که در جایی قدرتی ندارند ولی ادعای قدرت می کند)
-
خر خاک می خوره دل خودش به درد میاید = (کنایه از هر بلایی که بر سر هرکس رود مقصر خوش است وخودش باید تاوانش را پس دهد)
-
وعده سر خرمن = (کنایه از وعده های پوچ وبی اساس)
-
کوری که عصا کش کور دیگر است. (کنایه از راهنمایی از کسی که خودش راه وچاه را بلد نیست)
-
خروس بی محل (کنایه ازکسی که حرفی را جایی می گوید که نباید بگوید وکسی هم به او توجه نمی کند)
-
یک بار جستی ملخی ، دو بار جستی ملخی ، بار سوم کف دستی ملخی (کنایه از کسانی که خلاف کار باشند عاقبت گرفتار قانون می شوند)
-
غوض بالا غوض (کنایه از مشکل یا مصیبتی که در پی مصیبت دیگر رخ دهد)
-
عروس خیلی قشنگ بود دمل هم درآورد (دمل :یعنی زخمهای جوشی که در روی صورت بوجود می آید کنایه از زشتی عروس)
-
سگان از ناتوانی مهربانند وگرنه سگ کجا ومهربانی
-
سیر به پیاز کفت ، ای مسکین چه بدبویی (کنایه از اینکه دیک به دیک میگه روت سیاه)
-
آب که سر بالایی بره غورباقه ابوعطا می خونه
-
نشاشیدی شوگار درازه
-
مرغ خاک میپاشه سر خودش
-
از دلی سگمونه که روبا می یاد سفر آرتمونو می بره
-
سازنه کم بید یه دسه از قوقه آمد سازنه = ساز زننده قوقه =روستایی دور دست کنایه از شلوغی که یک سری افراد غریبه هم واردش میشوند و شلوغی را افزایش میدهند
-
علف دم آخور تلخه = در مورد چيزي گويند كه انسان بدان دسترسي دارد، اما مورد پسندش نيست؛ مثل اينكه در خانواده اي دختر باشد و پسر از خانواده ديگر زن بگيرد؛ مانند: مرغ همسايه غاز است
-
فلان چیز یا فلان کس مثل خر حامومیه = اختیارش دست مردم است - شخصی که مسئول حمام بوده خری داشته که هر کدام از اهالی لازم داشته افسار آن را گرفته و می برده
-
فلانی گربه قنج کرده = قتنه کردن و دو به همزنی - آتش بیار معرکه
-
فلانی پف مکنه به سر گشاد ساز=کنایه از کار بیهوده انجام دادن
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما

هدف از راه اندازی این وبسایت شناساندن ارمان واهداف و ویژگی های روستاست ***** همچنین جهت هر گونه نظر و انتقادات میتوانید با شماره زیر تماس بگیرید 09195472889
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شما وبلاک روستا چطوره؟
صفحات جداگانه
آمار سایت