سلام به بچه های دهه پنجاه و دهه شصت
بچه های هم دوره خودمون
دوست دارم بازی ها و وقت گذرانی های آن دوران را برای بچه های امروز و آینده به یادگار بگذارم.
بچه های ما امروزه تفریحشون کامپیوتر ، پلی استیشن و اگه وقتی باشه پارک و توپ و اینهاست ولی ما که بچه بودیم بازی هفت سنگ ، توپ عربی ، وسطی و بازی های پرهیجان داشتیم و واقعا این بازی ها از ما انرژی زیادی می گرفت طوری که وقتی به خانه می رسیدیم دیگر نا نداشتیم.
یادم می آید کوچکتر که بودیم دست به دست هم می دادیم و دور می چرخیدیم و عمو زنجیرباف و یه بازی دیگه بود که میخوندیم
ال اله دویمه دله بابام گدیب باشماق آلا بیرتای سنه بیرتای منه
و زمین می نشستیم . یه بازی دیگه داشتیم ، باز حلقه درست می کردیم ، یک نفر وسط می نشست و دورش می چرخیدیم و میخواندیم :
(مثلا اسم آن شخص "حمید" بود)
حمیدین ماماسی شکر پنیر بیشیریپ
انی لیگی بو بویدا ، اوجالیقی بو بویدا
قالخ ایاقا قالخ ، اکرمیوه باخ
هرکیمی سِو سن ، چاغیر یانیوا
اونوقت اون بلند می شد و یکی را جای خودش در وسط می گذاشت.
شاید برای بسیاری دوستان جای سوال باشه . که نوع پوشش ولباس مردم روستای قره داش چطوریه ؟
الف) پوشش زنان:
به گفته یکی از خانم های مسن ساکن در روستای قره داش ،زنان روستا در گذشته ها حدود نیم قرن پیش ازپیراهنهای بلند چیت وشلوار چیت بلند وگشاد برای پوشش خود استفاده می کرده اند. که اکثر اوقات پارچه این البسه ارزان قیمت بود.همه زنان نوعی پوشش در روی سر داشتند که آن را چارقد می نامیدند و در زیر گردن با سنجاق قفلی آن را محکم می کردند،آنها کفش های لاستیکی بی پیرایه ای به نام گالش استفاده می کردند ودر هنگام روز و انجام فعالیتهای روزانه از نوعی دمپایی روبسته به نام اروسی استفاده می کردند و کاربرد آن به خاطر این بود که خار و خاشاک کمتری با پاها تماس داشته باشد و پاه ها احساس راحتی بیشتری کند.
ب) لباس مردان روستا:
یک پیراهن بلند با دو چاک در طرفین ویک شلوار و ،یک کمربند (شال دور کمر) وکفشهای لاستیکی بود که عمدتا جنس آن لباسها از پارچه های ارزان قیمت چیت و کرباس بود . داشتن کلاه بین مردان مسن تر ده بسیار از نظر اجتماعی اهمیت داشته به طوریکه کسی که کلاه نداشت با نوعی ظن اجتماعی مواجه می شد.
ج)پوشش کنونی افراد ده:
در حال حاضر اصالت لباسهای قدیمی ده وجود ندارد ومردان ده در پوشش از لباسهای معمول نظیر کت وشلوار وپیراهن و در زنها پیراهن وبلوز و دامن وشلوار و روسری استفاده میشود. هنوز در بین قدیمی ترها با استفاده از شلوارهای پاچه کشاد ، چارقد، کفشهای لاستیکی، و... وجود دارد اما نسل جدید رنگهای شاد ومدلهای روز را می پوشند
عکس مربوط است به سنگ معروف به "دول دول داشی"(واژه آذری) این سنگ که در اکثر مسیرهای مال رو قرار میگرفت که به آن نام های مختلفی میدادند که یکی از اسم های آن معروف به دول دول سنگ بود.ساختاراین سنگ به صورت برجی کوتاه بود که تا ارتفاع دو متر هم میرسید و رنگ این سنگ معمولا سفید بود و با دیگر سنگهای آن منطقه تفاوت داشت و بالای این سنگ آثار سم اسب یا خر را میگذاشتند .
این آثار در زمان ساسانیان زیاد رواج داشت و از آن هم به عنوان مسیر یاب هم استفاده میکردند تا در مسیر مالرو قدیم گم نشوند . که در ضلع شرقی روستا قرار دارد .که از زمان قدیم به این نام نامیده شده است.قدمت این سنگ به هزاران سال میرسد.این سنگ در روستای قره داش واقع در شهرستان ماهنشان از توابع زنجان واقع میباشد که در دور افتاده ترین نقطه استان زنجان واقع شده است واز دور نمای زیبایی را داراست.
آخرين غروب روز چهار شنبه سال كه در ايران اسلامي به چهارشنبه سوري معروف است و جداي از اتفاقات بدي كه در شهرها مي اُفتد و بعضي از خانواده هاي شهري را ناراحت مي كند ، در روستا ها از اين اتفاقات هيچ خبري نيست و خوشبختانه در روستاها از اين خبرها نيست و مردم همان آداب و رسوم گذشته خود را ادامه مي دهند و با آمدن اين روز همه مردم ، كوچك و بزرگ خوشحال مي شوند در اين روز آداب و رسومي خاصي در روستاي ما اتفاق مي اُفتد
يكي ديكر از اين آداب جمع شدن در جلوي منزل خانواده هاي معزا و روشن كردن آتش جلوي منزل آنها مي باشد ، مردم روستاي ما براي اينكه خانواده هاي كه در همان سال ، نزديكانشان فوت كرده است خوشحال و چهارشنبه آخر سال و آمدن عيد و سال نو را تبريك بگويند و به آنها احترام بگذارند و سال نو را همه اهالي روستا به خوبي و خوشي آغاز بكنند انجام مي دهند و با جمع شدن جلوي منزل آنها به نوعي به آنها احترام قائل مي شوند و فاتحه مي خوانند
یکی از کار هایی که همزمان با قربانی کردن انجام می شود ریختن مقداری از خون گوسفند به سردر خانه شخص قربانی کننده می باشد بطوریکه این خون تا مدت ها مشخص می باشد.
سیمای عمومی و تنوع زیست محیطی منطقه :
قره داش منطقه ایی کاملا کوهستانی است که میزان بارندگی متوسط سالیانه 380 میلیمتر در سال و متوسط درجه حرارت سالانه معادل ۲/۱۰ درجه سانتیگراد برآورد شده که حداکثر مطلق دما ۳۷ درجه سانتیگراد و حداقل دما ۳۱- درجه سانتیگراد برآورد شده است .
تنوع زیست محیطی منطقه در هیچ نقطه دیگر از محدوده های جنوبی استان تکرار نشده و وجود ۹ تیپ گیاهی با ۱۱۵ گونه که ۲۰ درصد آنان آندمیک می باشد و نیز حضور بیش از ۶۰ گونه پرنده و پستانداران عمده و بارزی نظیر بز , قوچ و میش , گرگ و گراز , خرگوش و شغال و روباه و.... اهمیت این منطقه را از لحاظ ارزشگاه زیستگاهی و جانوری آن نشان می دهد .
حیات وحش جانوری و گیاهی منطقه :
منطقه انگوران یکی از بهترین زیستگاه های کل و بز - قوچ و میش - گراز و... در ایران است که تحت محافظت سازمان محیط زیست بوده و برنامه هایی جهت تکثیر آنها در حال اجرا می باشد . جمعیت زیستگاههای کل و بز با زیستگاه های قوچ و میش تقریبا یکسان است و معمولا در ارتفاعات و به طور پراکنده در گله های ۲ تا ۱۵ راسی مشاهده می شوند . گرگ و گراز نیز بیشتر در ارتفاعات و دامنه های کوه ها زندگی می کنند و در مواقعی که با کمبود غذا مواجه شوند به اطراف و حومه روستا و باغ های حومه مراجعت می کنند .
پستانداران منطقه محافظت شده :
قوچ ومیش |
کل و بز |
گرگ |
گراز |
روباه |
شغال |
خرگوش |
تشی |
خارپشت |
سمور |
رودک |
انواع موش |
|
از انواع خزندگان نیز می توان انواع مار - مارمولک - سمندر - لاک پشت را نام برد که به وفور در منطقه یافت می شود .
محوطه شهر بربر مربوط به عصر آهن - دوره اشکانیان - دوره ساسانیان است
و در شهرستان ماهنشان، بخش مرکزی، دهستان اوریاد، روستای قره داش،
مابین دو روستای تازه کند و قره داش واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن
۱۳۸۷با شمارهٔ ثبت ۲۴۵۸۶ یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
هر یک از ما یک نام خانوادگی داریم که توسط آن شناخته میشویم، این نام خانوادگی گاهی برگرفته از مکان و محیط زندگی است مانند تهرانی، شیرازی و غیره، گاهی اشاره به شغل دارد مانند کفاش، آهنگر، نجار و اسامی مشابه، گاهی به خصوصیت و ویژگی خاصی اشاره دارد
که در وجود ما هست و یا اینکه دوست میداریم داشته باشیم، مانند باانصاف، دلیر، شجاع و غیره، گاهی منسوب به شخص خاص و مشهوری در سلسله اجدادی است، مانند بسیاری از نامهای خانوادگی که به نام افراد منسوب هستند و اتفاقا منظور این نوشته هم مورد اخیر است، همانند جعفری، مرادی ، محمدی و امثال آنها، با هم نگاهی به نامهای خانوادگی در روستای قره داش میاندازیم و از همین زاویه به طایفه و زندگی طایفه ای نگاهی گذرا خواهیم داشت.
یک سوال : ما در کجای دنیا ایستاده ایم و ایستادن امروزمان چه پشتوانه ای دارد ؟
بنظر من ایران ما سرزمینی سرفراز و دارای یک پشتوانه عظیم آزادگی و ایثار است آری چندان سخت نیست که اندکی درمورد گذشته نه چندان دور کشورمان ، رشادت های ملت مان و زیربناهای دیروزی امروزمان بیندیشیم واز خود سوال کنیم ما در کجای دنیا ایستاده ایم برای ایستادن امروزمان چه بهائی داده ایم برای رشد و شکوفایی وثمر دادن این درخت تنومند چه زحمتها کشیده شده است چه مردانگی هایی شده ،چه مردهایی سنگر شدند، پل شدند، اشک شدند، خون شدند ، صخره شدند، دیوار شدند و چه زنانی کوه شدند ، رنجیدند و در میان گریه هایشان خندیدند و با چشم پر اشک کوله ها را پر از امید ودلگرمی کردند وبرای مردان وبرادران وپدرانشان فرستادند آری ما در ایران، قله رفیع عزت ایستاده ایم قله ای که شهرتش به عزتش ،به غیرت مردمش ،به ایمان و هدف والایش و به شعار هیهات من الذله مردمانش هست وخواهد بود آری شایسته و حتی واجب است با یک حساب سرانگشتی ببینیم که
در هشت سال جنگ تحمیلی برای حفظ یک کیلومتر از مرزمان 2 نفر شهید دادیم
در هشت سال جنگ تحمیلی برای حفظ یک کیلومتر از مرزمان اسیر نداشیم
در هشت سال جنگ تحمیلی برای حفظ یک کیلومتر از مرزمان تقریبا 1 جانیاز داده ایم
آری دوستان با نگاه کوتاهی به عقب سر به راهی که آمده ایم می فهمیم که ما زنده ایم تا پاس بداریم زحمت عزیزانی را که از راحتی در خونه هایشان گذشتند تا امروز ما در خانه هایمان امنیت داشته باشیم ما باید پاس بداریم ایثار آنهایی را که قید زن وزندگی وفرزند وپدرو مادر را زدند و سنگر ها را برگزیدند کاش یادمان باشد که تا عمر داریم مدیون شهدا وجانبازان وایثارگران وآزادگان کشورمان هستیم .درود بر ایشان و امام عزیزمان.
خطوط مرزی ایران و عراق
دو کشور ایران و عراق در مسافتی حدود 1336 کیلومتر دارای مرز مشترک می باشند که حدود 84 کیلومتر از آن مرز مشترک آبی (اروند رود) می باشد و مابقی زمینی است. به ترتیب استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان در این خط ممتد و طولانی با عراق هم مرز هستند. دو رود دجله و فرات در شمال بصره در ناحیه ای به نام «القرنه» به یکدیگر می پیوندند و شط العرب را تشکیل می دهند و سپس در مسیر رودخانه، مرز بین المللی ایران و عراق را با نام «اروند رود» می شناسیم.
به طورکلی مرز مشترک دو کشور از شمال اشنویه تا مهران و دهلران دارای 9 معبر و گذرگاه می باشد و بیشترین ناحیه آسیب پذیر مرزی در طول این سالها، 84 کیلومتر مرز مشترک آبی میان دو کشور به شمار می آید.
مروری بر آمار شهداء، جانبازان و آزادگان
افرادی که در درگیری های مستقیم دفاع مقدس شهید شده اند 172000 نفر و شهدای بمباران های دشمن 16000 نفر می باشند
جمع شهدای جنگ تحمیلی به 188000 نفر وتعداد آزادگان ایران درجنگ 42175 نفر می باشد
بیشترین شهید دفاع مقدس را در سال 1365 داشته ایم با 41000 شهید
سن 72% از شهداء (یعنی حدود 155000 نفر) بین 16 سال تا 25 سال است یعنی نوجوان و جوان
بیشترین تعداد شهید از جهت سن 20 ساله می باشند با تعداد 30000 نفر در جنگ تحمیلی به طور میانگین از هر 230 نفر جمعیت کشور یک نفر به شهادت رسیده است. در این میان استان اصفهان از هر 144نفر یک نفر و قم از هر 148 نفر یک نفر و استان سمنان از هر 155 نفر یک نفر به شهادت رسیده اند.
در میان اقشار جامعه روحانیت بیش از ده برابر میانگین کل جامعه به شهادت رسیده اند و بیش از 5 برابر میانگین جامعه شهید داده اند(یعنی فرزندانشان به شهادت رسیده اند).
شهدای مؤنث بیش از 6400 نفر و نزدیک به 3% کل شهدا می باشند.
حدود 56000 نفر از شهدا متاهل و بقیه مجرد بوده اند. اگر این نکته را که اکثریت قاطع شهداء مجرد بوده اند و در بین متاهلین، آنان که فرزندان کمتری داشته اند نسبت بیشتری را دارا هستند، در کنار این نکته قرار دهیم که حدود 97% شهداء به قشر مستضعف تعلق دارند، می توان این نتیجه را گرفت که هر که سبکبارتر بوده است سبکبال تر به معراج شهادت پرواز کرده است.
و اما آمار جانبازان دفاع مقدس با درصدهای جانبازی آنها به این ترتیب می باشد:
زیر 25% 219500
تا 50% 151800
تا 70% 19700
70% 7500
نثار روح کلیه درگذشتگان روستا وشادی دو شهید دفاع مقدسمون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿1﴾الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿2﴾الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿3﴾مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
﴿4﴾إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿5﴾اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ﴿6﴾صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ
المَغضُوبِعَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ﴿7﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿3﴾وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿4﴾
عکس نمونه پوشش های گیاهی روستای قره داش با احترام تقدیم می شود .
عکس بادام کوهی که گونه های آن در روستا به انبوه یافت می شود .
عکس گونه ای از گون که در حال گل دادن می باشد .
کلیگ اوتو (علف پشمی ) که به کاکوتی معروف است.
این گیاه در ارتفاعات روستای قره داش به خصوص در ارتفاعات منطقه ای به نام “گومنار” به وفور یافت می شود.این گیاه دارویی بسیار خوشبو دارای خواص زیادی است که در ذیل به برخی از خواص آن اشاره می کنیم .معمولا این گیاه پس از برداشت، خشک شده و آسیاب می شود و اکثریت اهالی روستای قره داش این گیاه خشک شده را داخل روغن داغ کرده میریزند و در آش محلی، یا کله جوش به عنوان عطر غذا از آن استفاده می کنند.
علمی |
نام و نام خانوادگی |
مدارج علمی طی شده |
زمینه های فعالیت |
محل تحصیل |
مرتضی محمدی |
ارشد مهندسی برق |
مهندس طراح اداره برق ماهنشان |
دانشگاه زنجان |
عباسعلی محمدی | کارشناس مهندسی کامپیوتر | ای تی بیمارستان راضی ماهنشان | آموزش الکترونیکی (دانشگاه اصفهان) |
وحید محمدی | کارشناس شیمی کاربردی |
شیمی کاربردی | دانشکاه همدان |
مجید جعفری | کارشناس الهیات | الهیات | دانشگاه زنجان |
حمید جعفری | کارشناس الهیات | الهیات | دانشگاه رنجان |
صفر جعفری | ... | دانشجوی مدیریت دولتی (انصرافی) |
دانشگاه پیام نور زنجان |
قهرمان محمدی | فوق دیپلم تربیت معلم | معلم | تربیت معلم زنجان |
مهدی محمدی | فوق دیپلم تربیت معلم | معلم | تربیت معلم زنجان |
ارسلان محمدی | فوق دیپلم تربیت معلم | معلم | تربیت معلم زنجان |
نام و نام خانوادگی |
مدارج علمی طی شده |
زمینه های فعالیت |
محل تحصیل |
محمد محمدی | کارشناس مهندس کشاورز | اداره کشاورزی پری | دانشگاه پیام نور |
علیار محمدی | کارشناس حقوق |
حقوق | دانشگاه پیام نور ماهنشان |
محمد محمدی | کارشناس it | مهندسی فناوری اطلاعات | موسسه آموزش عالی دهخدا |
اکبر محمدی | ... | دانشجوی شهرسازی(انصرافی) | دانشگاه علمی کاربردی زنجان |
بهنام محمدی | معلم | تربیت معلم | فرهنگیان کرج |
محمدتقی جعفری | ... | دانشجو علوم فناوری | دانشگاه قم |
حسین محمدی |
... | دانشجوی تربیت معلم |
دانشگاه فرهنگیان زنجان |
مهدی حیدری |
... | دانشجوی تربیت معلم | دانشگاه فرهنگیان زنجان |
... | ... | .... |
... |
۱-کبک دری(کلیک )
مردم کبک را با شخصیتی غاقل که سردر زیر برف دارد می شناسند .صدای این پرنده برای ایرانیان یاد آور قهقه مستانه است این پرنده دردامنه کوهها و زمین های شیبدار و سنگلاخ و دره ها دیده می شود .
قارقالان منطقه ای است کوهستانی ییلاقی و زیبایی در شهرستان ماهنشان زنجان که در مرز استان زنجان و آذربایجان غربی قرار دارد.همانطور که از اسم این کوهستان پیداست(قارقالان در ترکی به معنای جایی است که در آن برف دائمی وجود دارد)بخاطر ارتفاع زیاد (تقریبا 30000 متری)بیش از نصف سال سرما در آن حکومت دارد و مملو از برف است. در اینجا بهار در خرداد ماه آغاز می شود و در اواخر بهار و در اوایل تابستان منطقه بسیار زیبایی را می سازد.برای رفتن به این منطقه ،ابتدا باید به آبادی به تازگی تبدیل به شهر شده ی"پری"(تقریبا در 150 کیلومتری غرب زنجان)برویم. بعد مسیرمان را به طرف روستای علم کندی ادامه دهیم 35 کیلومتر فاصله آنهم جاده خاکی داریم.بعد از رسیدن به روستای زیبای علم کندی،2 تا 3 ساعت باید پیاده روی کنیم تا پای کوههای قارقالان برسیم ولی اگر اتومبیل شاسی بلند داشته باشیم یا از اهالی علم کندی کرایه کنیم 40 دقیقه بیشتر راه نداریم.مسیر علم کندی تا پای کوه جزء زیباترین مناطقی است که در استان زنجان میتوان دید. جویبارها و چشمه های فراوان،مسیری مملو از گل وگیاه و انواع گیاهان دارویی مانند کاکوتی،چای کوهی(توکلیجه)گل پر،پونه و بیش از همه ریواسهای بزرگ و خوشمزه . اینجا سرزمین ریواسهاست.گیاهی به نام سوی شبیه شاخه درخت که پوستش را میکنند و میخورند و به همین خاطر نام سوی(پوستش را بکن)به آن داده اند هم برایمان تازگی دارد .کردها که از پشت قارقالان برای چیدن همین گل و گیاه آمده اند در این مسیر زیاد دیده میشوند.
پای کوه میرسیم . خرداد ماه است و هوا زیاد هم سرد نیست!بالا میرویم به طرف قله. تا به قله برسیم و برگردیم 3 ساعتی طول میکشد. در آن بالا هنوز توده های زیادی از برف باقی مانده. مقداری برف میخوریم. چقدر شیرین است صدای ذوب برفها از زیر توده های برف و جاری شدن جویبارها می آید اینجا را باید سرچشمه رودخانه علم کندی وقلعه چایی دانست که در نهایت به قزل اوزن میریزد.پایین که می آییم ناهار و چای آماده است .دانش آموزان مهمان نواز علم کندی که ما را به قارقالان آورده اند ترتیب همه چیز را داده اند.
قارقالان،مرتع فوق العاده ای برای دامها در فصل تابستان است و بخاطر همین غنای مرتع،محصولات لبنی عالی دارد بخاطر همین مراتعش،هر ساله تابستانها چندین روستا از روستاهای شهرستانهای ماهنشان،هشترود و میانه(مانند روستاهای انجمن،رجعین،طوق و...)برای چرای دامهایشان به اینجا می آیند و تابستان را در اینجا می مانند در واقع این روستاها،زندگی نیمه کوچ نشینی دارند و برخی از آنها 20 روز در راهند تا به قارقالان برسند.هر یک از این روستاها سهمیه ای از نظر تعداد دامهایش دارد چند هزار دام در تابستان در این مناطق چرا میکنند و همین موجب دلخوری اهالی علم کندی شده است و گاه گاهی دعوایی با این عشایر(به قول خودشان اوباها)دارند آنها میگویند سرمای هشت ماهه منطقه مال ماست و نفعش برای دیگران.عشایر ظاهرا در زمان ارباب-رعیتی مجوز چرا گفته اند که تا کنون اعتبار دارد.طرفهای عصر بالاخره برمیگردیم و دوباره دیدار مناظر زیبا.با خودم فکر میکنم کرم خدا در این مناطق بسیار افزونتر از آن است که با استفاده چند روستای دیگر تمام شود.
تعداد صفحات : 6